آنچه ازروزگار به دست می آید باخنده نمی ماند
وآنچه ازدست برود باگریه جبران نمی شود
خورشید فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم...
زندگی یک بازی دردآور است/زندگی یک اول بی آخر است/زندگی کردیم اما باختیم/کاخ خود را روی دریا ساختیم/
لمس باید کرد این اندوه را/بر کمر باید کشید این کوه را/
زندگی بااین همه غم ها خوش است/باهمان بیش وهمین کم ها خوش است/زندگی را باید خوب آزمود/اهل صبر وغصه واندوه بود/باختیم وهیچ شاکی نیستیم/بر زمین خوردیم وخاکی نیستیم....؟
آنچه ازروزگار به دست می آید باخنده نمی ماند
وآنچه ازدست برود باگریه جبران نمی شود
خورشید فردا طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم...
زندگی یک بازی دردآور است/زندگی یک اول بی آخر است/زندگی کردیم اما باختیم/کاخ خود را روی دریا ساختیم/
لمس باید کرد این اندوه را/بر کمر باید کشید این کوه را/
زندگی بااین همه غم ها خوش است/باهمان بیش وهمین کم ها خوش است/زندگی را باید خوب آزمود/اهل صبر وغصه واندوه بود/باختیم وهیچ شاکی نیستیم/بر زمین خوردیم وخاکی نیستیم....؟
غروبا میون هفته بر سر قبر یه عاشق
یه جوون میاد میزاره گلای سرخ شقایق
بی صدا میشکنه بغضش روی سنگ قبر دلدار
اشک میریزه از دو چـشمش مثل بارون وقت دیدار
زیر لب با گریه میگه : مهربونم بی وفایی
رفتی و نیستی بدونی چه جگر سوزه جدایی !
آخه من تو رو می خواستم ، اون نجیب خوب و پاک
اون صدای مهربون ، نه سکوت سرد خاک
تویی که نگاه پاکت مرهم زخم دلم بود
دیدنت حتی یه لحظه راه حل مشکلم بود
تو که ریشه کردی بـا من ، توی خاک بیقراری
تو که گفتی با جدایی هیچ میونه ای نداری
پس چرا تنهام گذاشتی توی این فصل سیاهی ؟
تو عزیزترینی اما ، یه رفیق نیمه راهی
داغ رفتنت عزیزم خط کشید رو بودن من
رفتی و دیگه چه فایده ؟ ناله و ضجه و شیون ؟
تو سفر کردی به خورشید ، رفتی اونور دقایق
منو جا گذاشتی اینجا ، با دلی خسته و عاشق
نمیخوام بی تو بمونم ، بی تو زندگی حرومه
تو که پیش من نباشـی ، همه چی برام تمومه
عاشق خـسته و تنها ، سر گذاشت رو خاک نمناک
گفت جگر گوشه ی عشقو ، دادمش دست تو ای خاک !
نزاری تنها بمونه ، همدم چشم سیاش باش
شونه کن موهاشو آروم ، شبا قصه گو براش باش
و غروب با اون غرورش نتونست دووم بیاره
پا کشید از آسمون و جاشو داد به یک ستاره
اون جوون داغ دیده ، با دلی شکسته از غم
بوسه زد رو خاک یار و دور شد آهسته و کم کم
ولی چند قدم که دور شد دوباره گریه رو سر داد
آنچه ازروزگاربه دست می آیدباخنده نمی ماند
وآنچه ازدست برود باگریه جبران نمی شود
خورشید فرداطلوع خواهد کرد حتی اگر مانباشیم.